3- عامل امربه معروف ونهی از منکر.
3- عامل امربه معروف ونهی از منکر.
کدام یک مقدم تر است ؟
1- عامل تقاضای بیعت
نهضت امام حسین علیه السلام یک نهضت چند ماهیتی است.
انقلاب آگاهانه میتواند ماهیتهای مختلفی داشته باشد .اتفاقا در قضایای امام حسین عوامل زیادی هستند که باعث شده اند این قیام ،این نهضت چند ماهیتی باشد.
یکی از تفاوت هایی که میان پدیده های اجتماعی و پدیده های طبیعی است ماهیت آنهاست مثلا یک حیوان مثل اسب نمیتواند در عین واحد شیر هم باشد ولی یک پدیده اجتماعی میتواند چند ماهیت داشته باشد که نهضت امام حسینر علیه السلام هم از این نوع است که چند ماهیت داشته است و چون عوامل مختلفی درآن تاثیر گذاشته اند پس میتواند هر ماهیت عکس العمل مخصوص به خود را داشته باشد .
میتواند عکس العمل قیام دربرابر یک جریان مثبت و در برابرجریان دیگر،منفی باشد .
همه اینها در نهضت امام حسین علیه السلام وجود دارد این است که یک نهضت چند ماهیتی شده است.
عوامل این نهضت چند ماهیتی در پست های جداگانه ثبت میشود
ادامه دارد...
قیام امام حسین علیه السلام یک انقلاب آگاهانه بود نه یک انفجار.
یکی از مسائلی که برای نهضت وقیام عظیم حضرت اباعبدالله علیه السلام مطرح میشود این است که آن یک انقلاب از سر آگاهی بوده و یا یک انفجا.
در حالتی که اسمش را انفجار نامیده اند فرد به دلایلی در حالی که نمیخواهد فلان حرف را بزند با درونی پر از عقده ،یک مرتبه میبیند که ناراحت و عصبانی میشود و از دهانش هر چه درمی آید میگوید این یعنی انفجار که بسیاری از قیامها در تاریخ انمفجار بوده اند.
یکی ازجاهایی که اسلام را با مکاتب مادی امروزی متمایز می کند این است که مکاتب مادی تضاد هارا تشدید میکنند تا عقده و کینه درونی افزایش پیدا کند تا جایی که این عقده ها به یکباره منجر شود و سبب یک قیام عظیم شود ولی در اسلام هیچگاه یک همچنین قیام هایی ندیدیم قیام های اسلامی همگی از روی آگاهی بوده اند.
آیا قیام امام حسین علیه السلام یک انفجار بود و العیاذ بالله یک قیام ناآگاهانه برای اینکه عقده ها از زمان معاویه وقبل از آن داشت که در وقت یزید این عقده ها منفجر شود و قیام درست کند ؟
گفته های خود امام که نه تنها از آغاز این نهضت بلکه از بعد از مرگ معاویه شروع میشود، سخرانیها ، خطابه های مهم که نظیرش در منی بود ، نشان میدهد که این نهضت عظیم در کمال آگاهی بوده است نه یک انفجار.
حتی امام حسین علیه السلام درباره تک تک افرادش نمی گذارد این قیام حالت انفجاری به خود بگیرد و در هر زمان میخواست یارانش را مرخص کند دائما خطرات عاشورا را به آنها گوشزد میکند و حتی در شب عاشورا بیعت خود را از آنها بر میدارد .
چرا؟ رهبری که میخواهد از ناراحتی و نارضایتی مردم استفاده کند که چنین حرفی نمی زند ، همواره از تکلیف شرعی میگوید که امام حسین علیه السلام از آن هم غافل نشد ولی میخواست که قیام در نهایت آزادی باشد .
این است که به شهدای کربلا و قیام حسین بن علی علیه السلام ارزش میدهد.
پس قیام امام حسین علیه السلام از نوع انفجار نبود و قیامی کاملا آگاهانه بود.
جرح راوی
غیبت کردن به خودی خود فی نفسه گناه بسیار بزرگی است که در دین ما بسیار این کار نهی شده است .
ولی همین غیبت کردن بعضی مواقع نه تنها حرام نیست بلکه لازم است چه بسا بعضی علما این کار را از واجباتهم شمرده اند .
این وضع زمانی اتفاق می افتد که کسی مثلا یک حدیثی را به دروغ از یک معصوم نقل و روایت کند . حالا یک همچنین چیزی پیش آمده است یک نفر هرچند عالم میاید یک حدیثی را روایت میکند آیا ما بدون آنکه برویم و درباره آن حدیث تحقیق کنیم باید به خوبی آنرا قبول کنیم ؟
یک عالم ممکن است در بعضی مواقع هم درست کردار باشد ، راستگو باشد ولی وقتی دروغی به ائمعه اطهار میبندد ما باید در باره آن تحقیق و در صورت اثبات شدن دروغ آن باید درتمام تاریخ این مرد رسوا شود ،باید آنرا به عنوان یک درغگو به مردم معرفی کنیم .
این یعنی جرح ، جرح وظیفه ی ماست که اگر این وظیفه را انجام ندهیم مانند این است که درزمان امربه معروف و نهی از منکر این کار را انجام نداده ایم
پس مسولیم دربرابر کسانی که تحریف میکنند بایستیم. ح تی اگر همه ی دنیا مقابل ما بودند.
دونقطه ضعف مردم در عزاداری ها .
نقطه ضعف اوّل:
یکی از نقاط ضعف مردم چه کسانی که مجلس به پا میکنند و چه کسانی که مستمعین این مجلس هستند این است که اکثریت قریب به اتفاق این دوستان ((خواهان ازدحام جمعیت هستند )) و اسثنا هم بسیار بسیار بسیار محدود در این قضیه اتفاق می افتد که هم مستمعین و هم موسسین به دنبال ازدحام جمعیت نباشند .
این یعنی چه ؟؟ این یعنی نابودی دین این یعنی شکست شیعه .
مگر ما میخواهیم لشگرکشی راه بیندازیم ویا قصد سان دیدن را داریم که به دنبال ازدحام جمعیت هستیم ؟ اصلا هدف چیز دیگری است :هدف روشن شدن حقیقت ها و مبارزه با تحریف هاست نه ازدحام جمعیت .
حالا این وسط میماند گوینده : اگر بخواهد با تحریف ها مبارزه کند و حقایق را بگوید اگر نیت ، نیت اصلی باشد نیت ازدحام نباشد آنوقت مستمع را چه بکند ؟ موسس را چه بکند ؟ آنها دنبال جمعیت هستند واگر بخواهد با تحریف ها همراهی بکند و روی دوش این جمعیت نادان احمق سوار شود آنوقت چه؟
پاسخ این است او باید با این تحریف مبارزه بکند حالا چه کار دارد این مستمع ،این موسس خوشش می آید یا نه ؟ باید ببیند امامش چه میگوید .
نقطه ظعف دوّم:
نقطه ضعف دوم این عوام الناس این است که میگویند مجلس باید واویلا شود باید کربلا شود می گویند اشک ریختن به تنهایی کافی نیست باید مجلس از جا کنده بشود .
بله مجلس باید از جا کنده بشود ،مجلس باید عاشورا بشود ولی از راه صحیح با بیان حقایق بدون آنکه یک روضه ی دروغی خوانده بشود .
اگر اشکی از روی صداقت ریخت شود و واویلا هم بپا شد مجلس هم کربلا شد خیلی عالی است ولی اگر اینگونه نشد باید با امام حسین علیه السلام بجنگیم ؟ باید دروغ ببندیم باید ازتحریف ها استفاده کنیم؟
حال این مردم همچنین نقطه ضعف هایی دارند باید چه کار کرد با آنها باید گفت حالا اینها که احمقند من هم بیایم از این حماقتشان استفاده کنم ؟ نه، بزرگترین رسالت مبارزه با نقاط ضعف مردم است .
به حمدالله کم نبوده اند از اینگونه علما هم مثلا مرحوم حاجی نوری (رضوان الله علیه) که قدم های خوبی در این راه برداشت .
وظیفه ی علمای امت در مقابل تحریفات چیست؟؟
بیایید یک نگاهی به گذشته بیندازیم .... مقصر این تحریفات علما هستند یا عموم مردم ؟ وظیفه چه کسی است که با این تحریفات مبارزه کند؟ در این قضیه علما تقصیر را بر گردن مردم می اندازند و مردم هم گردن علما .
تعداد صفحات : 4